سلام. امیدوارم تو این اوضاع حال همه خوب باشه.
پسری هستم ۲۵ ساله و دانشجو. ترم قبل سر جزوه دادن، اولین بار دختر رو دیدم و برای اولین بار عاشق شدم. اولین باری بود که چنین حسی داشتم. منم بی تجربه. اومدم و گفتم. گفت نه و علاقه ای ندارم ولی بعدش گفت بیایید حرف تون رو بزنید لااقل.
منم رفتم و گفتم و اون هم فقط گوش داد. پس فرداش رفتم خوشحال کنان، گفت جواب منفی و علاقه ندارم بهتون. منم موندم پس چی بگم.
بعدش نمی دونم چی شد، از بحث های چه کار می کنی و کجایی هستید و ... شروع شد و رسید به اینکه ماه رمضان برام غذا می آورد.
خلاصه اونقدری علاقه و خوشی پیش اومد که نمی دونم چی شد آخرش خراب شد.
ادامه مطلب خانواده برتر...
ما را در سایت خانواده برتر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : رضا رضوی khbartar بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 8 دی 1401 ساعت: 1:21