خیال بافی های زیاد یه دختر نوجوان منشا روانی داره ؟

ساخت وبلاگ

سلام

من یه دختر 18 ساله ام که توی شهرستان نسبتا کوچیک زندگی میکنم.خلاصه بگم.. تو شهرمون تقریبا همه همو میشناسن.. تا یه اتفاق کوچیکم بیفته تو کل شهر پخش میشه.. واسه همین از بچگی از این که بخوام با یه جنس مخالف رابطه داشته باشم و اینا همش میترسیدم..

البته این ترس من تا قبل از 15 سالگی بود.. در ضمن از خودم بگم که دختری یودم که همیشه نه تنها از نظر قیافه بلکه افکار و تصمیماتمم خیلی بچگونه تر از سنم بودم.. اینو خیلیا بهم میگن.. حالا دیگه فک کنین تو 15 سالگی چقدر بچگونه فک میکردم..

این اتفاقاتم از همون 15 سالگیم شروع شد.. وقتی  دوم دبیرستان بودم.. اون موقع شاگرد ممتاز کلاس بودم.. معلمام رو اسمم قسم میخوردن.. حتی توی آزمون ورودی تیزهوشان دوم شدم.. خلاصه اینکه درس خون بودمو داشتم واسه پزشکی میخوندم.. تا این که دوست صمیمیم که خییییییییلی با هم صمیمی بودیم و 7 سال همو میشناختیم یکباره وارد رابطه با پسرای مختلف شد..

البته فقط مجازی.. به این صورت که از طریق چتای مختلف اینترنتی با پسرای مختلف دوست میشد و بهشون شماره میداد.. بعدشم حسابی اون پسرا رو سرکار میذاشت..مثلا همه ی مشخصات خودشو بهشون دروغ گفته بود و خودشو یه دختر تهرانی جا زده بود و با یه اسم به ظاهر خوشکلتر از اسم خودش باهاشون دوست شده بود و اینا..

کم کم این دوستم همش منو هم تشویق میکرد که این روابطو امتحان کنم.. خب منم بچه بودم و از طرفی دلم میخواست مث اون خوش بگذرونم و چند نفرو سرکار بذارم و اینا...خلاصه اینکه من رفتم تو چت و با یه آقا پسری آشنا شدم که 4 سال ازم بزرگتر بود و دانشجوی مهندسی دولتی بود و از همه لحاظ بنظر میومد با شخصیت باشه عکسشم حتی بهم داد که خداییش اصلا خوشکل نبود..

ادامه مطلب
خانواده برتر...
ما را در سایت خانواده برتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی khbartar بازدید : 123 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 15:58

خبرنامه