آیا با یبوست، اسهال یا سایر مشکلات گوارشی دست و پنجه نرم می کنید؟ اگر چنین است، ارزش آن را دارد که اسلیپری اِلم یا نارون لغزنده را امتحان کنید. این یک داروی گیاهیست که از قرن نوزدهم در آمریکای شمالی استفاده می شود و گفته شده است که تعدادی از مشکلات گوارشی را درمان می کند. کاربردهای اسلیپری اِلم چیست؟ حاوی موسیلاژ است، ماده ای که در صورت مخلوط شدن با آب به ژل نرم تبدیل می شود. این موسیلاژ دهان، گلو، معده و روده را می پوشاند و تسکین می دهد و برای گلودرد، سرفه، بیماری های رفلاکس معده به مری، سندرم روده تحریک پذیر (IBS)، دیورتیکولیت و اسهال ایده آل است. اسلیپری اِلم چیست؟ درخت نارون لغزنده که از نظر پزشکی با نام Ulmus fulva شناخته می شود، بومی شرق آمریکای شمالی، از جمله بخش هایی از ایالات متحده و کانادا است. مدت هاست که بومیان آمریکا از آن برای تهیه مرهم و تنتورهای شفابخش استفاده می کنند که می تواند به درمان انواع زخم ها کمک کند و همچنین به صورت خوراکی برای تسکین علائم آنفولانزا و سرماخوردگی و گلودرد مصرف می شود. آنها در طول تاریخ بیشتر برای اهداف دارویی استفاده می شده اند. درخت نارون لغزنده درختی با اندازه متوسط است که می تواند به بیش از 50 فوت ارتفاع برسد و شاخه های گسترده ای که یک تاج باز را تشکیل می دهند در بالای آن قرار می گیرد. درختان نارون لغزنده که با پوسته داخلی “لغزنده” آنها مشخص می شود، ممکن است تا 200 سال عمر کنند. این درخت که گاهی نارون قرمز، نارون خاکستری یا نارون نرم نامیده می شود، بهترین رشد را در خاک های مرطوب و غنی از دامنه های پایین تر و دشت های پرآب دارد، اگرچه ممکن است در دامنه های خشک با خاک های آهکی نیز رشد کند. پوست درخت دارای شکاف های عمیق، ب, ...ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم در این صفحه می تونید به نویسندگان وبلاگ ایده بدید برای نوشتن مطلب. کافیه خیلی کوتاه و در حد یکی دو خط دغدغه، مشکل و ... رو مطرح کنید. + برای ارسال سوال و مطلب، بالای وبلاگ روی "ارسال سوال و مطلب" کلیک یا اشاره بفرمائید توجه : از ارسال مطالبی که شخص شما نویسنده ی اون ها نیستید اجتناب بفرمائید . ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام خدمت شما بزرگواران گرامی همانطور که در جریان هستید امسال شاهد سال آبی کمبارشی در استان مرکزی هستیم. به همین دلیل در بخش خرازان شهرستان تفرش روستاهای این بخش از جمله خرزان، سرآبادان، کندج ،جلایر، فرسمانه و وایمند از دو ماه گذشته یعنی از اواخر اردیبهشت ماه دچار مشکلات فراوانی از جمله قطع شدن آب لوله کشی و نبود آب شرب سالم و بهداشتی و کمبود آب برای کشاورزی شده اند که این مهم باعث کوچ اهالی از روستاها به شهر شده اند . در صورتی که در سال های قبل در فصل بهار و تابستان برعکس بود و اهالی و افرادی که از روستاها رفته بودند به روستاها برمیگشتند. لازم به ذکر است که بعلت بالا بودن سن و کهنسال بودن افراد ساکن در این روستاها بلاخص روستای جلایر برای این عزیزان وضعیت زندگی بسیار طاقت فرسا و غیرممکن شده است از شما دوستان و دلسوزان مردم خواهشمند است تا صدای این قشر مظلوم را به گوش مسئولین برسانید تا شاید مشکلی از این اهالی روستاهای این استان در گرمای سوزان تابستان حل شود. برای حمایت، روی لینک زیر بزنید، و روی دکمه "حمایت می کنم" کلیک یا اشاره کنید. https://www.farsnews.ir/my/c/212117, ...ادامه مطلب
من تو خوشترین روزهای زندگیم بودم، یک سال تلاشم و شب بیداری هام برای معلم شدن جواب داده بود دوستان خوب پیدا کرده بودم سفر میرفتم ورزش میکردم و کلاً آدم فعالی بودم. معلم دوست داشتنی بچهها بودم مورد احترام همکارانم بودم همه اینها رو داشتم مدام افراد مختلف برای خواستگاریم می اومدن و همه اینها... بعد از تعطیلی مدارس اولین تابستون عمرم که سه تا گزینه پول، جوانی و وقت رو دارم میخواستم بترکونم. ته دلم همه ش هیجان داشتم کفش کوهنوردی خریده بودم، عضو باشگاه کوهنوردی شدم جاهایی که بانجی جامپینگ میرفتن پیدا کرده بودم، دلم میخواست منم مثل هم سن سالانم از پوسته ترسویی که دارم خارج بشم، دلم میخواست مثل بقیه باشم! همه این رویاها فقط با یه کلمه دکتر ریخت پودر شد رفت، وقتی گفت دیسک کمر داری، زیاد راه نرو، زیاد نشین، زیاد خم نشو...کوهنوردی و دوچرخه سواری و ورزش رو فراموش کن. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلامبنده قبلاً در دانشگاه به یه خانوم علاقمند شده بودم.البته ما هیچ گونه ارتباطی با هم نداشتیم و ایشون اصلاً منو نمی شناسند. فقط با توجه به چیزهایی که دیدم فهمیدم که با معیارهای من تا حدودی سازگارند.ولی بعد از تحقیقاتی که انجام شد فهمیدیم که به درد هم نمیخوریم و مورد مناسبی نیست و منم دیگه فراموشش کردم. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلاممن دخترم و بیست سالمه.مشکلی که دارم اینه که واقعاً نمی تونم با خانوادم بسازم، یعنی طرز فکر من با اون ها خیلی فرق داره مخصوصاً پدر مادرم.واقعاً برام خیلی سخته و فکر میکنم تنها راه خلاص شدن من از این همه دغدغه فکری ازدواجه. من کلاً دختر آرومی هستم ذاتاً دختر شادی هستم ولی پدر مادرم کلاً بر عکس من، نه اهل تفریح هستند و نه اهل گردش.اگه به اون ها باشه فقط خونه می مونن. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام. خواهر ۲۶ ساله و پسرخاله ی ۲۹ سالهی من از دوران نوجوانی تاکنون به هم علاقه هستند. هر دو موجه و عاقل، اما در این یک مورد شدیداً درگیر احساسات هستند و علی رغم مخالفت خانوادهها خصوصاً پدر بنده به دلیل احتمال بروز مشکلات ژنتیکی برای فرزند آینده شون، مصر به ازدواج با یکدیگر هستند و حتی عنوان میکنند حاضر هستند فرزندی نداشته باشند. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام من خواستگاری دارم از خیلی جهات بهم میخوریم تو جلساتی که با هم صحبت کردیم از نظر فکری و مذهبی خیلی شبیه هم بودیم و بطور کلی فاز فکری مون یکی بود ایشون فوق دیپلم فوریتهای پزشکی هستن و استخدام اورژانس هستن فقط مساله این هست که ایشون اصالتاً روستایی هستن. کارشون در شهر ما هست و خواهرشون هم همین جا رندگی میکنند خودشون هم از ۱۸ سالگی برای درس و کار به شهر اومدند و در صورت ازدواج قرار هست همین جا زندگی کنند. فقط پدر و مادرشون بخاطر باغ و زمینی که دارن در روستا زندگی میکنند. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام من پسری ۲۵ ساله هستم و کارشناسی مهندسی کامپیوتر از یک دانشگاه دولتی دارم. امسال خدا رو شکر تونستم توی آزمون استخدامی قبول بشم. الآن کارمند هستم و ماهانه حدود ۷ میلیون تومان دریافتی دارم. البته بعد از ظهرها هم به صورت دورکاری برنامه نویسی انجام میدم و از این راه هم حدوداً ۷ یا هشت میلیون تومان درآمد دارم و در کل در ماه دیگه خیلی به خودم فشار بیارم حدود ۱۵ تا ۱۶ میلیون درامدم هست (حقوق کارمندی به علاوه شغل دومی که بعد از ظهرها انجام میدم). ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام اینجا آخرین جایی هست که به ذهنم می رسه واسه حرف زدن. خیلی حرفها دارم و می خوام یک هزارمش رو اینجا بگم بلکه یه کم آروم شم. واسه همین متنم یکم طولانیه. اول اینکه من دخترم و ۱۶ سالمه و اول دبیرستانم. یه چیزی تو گلوم گیر کرده که پایین نمیره احساس میکنم مشکلات بی انتهام قرار نیست به انتها برسه انگار توی یک گوی هستم که هر چی میدوم باز به اولش میرسم. مشکل اصلی من خانواده م هست. تا جایی که یادمه بچگی افتضاحی داشتم تنها خاطراتی که یادمه خاطرات تلخ پدر و مادرم هست مثلاً یادمه که بابام یک بار چاقو گذاشته بود روی گردن مامانم یا تصاویر خونی مامانم که داشت میرفت سمت حموم و منم کنار بابام ایستاده بودم که باز حمله نکنه. جیغ فریاد استرس و از این دست چیزها. این چیزی که میگم مربوط به زمانی هست که شاید چهار پنج سالم بود و خیلی برام مبهمه انگار اولین خاطراتی هست که دارم حتی کابوسهایی که اون موقع و توی اون سن میدیدم هنوز یادمه. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام من ارشد رو می خوام در تهران بخونم و احتمالاً خوابگاه خود دانشگاه ساکن (دانشگاه تهران) بشم و تجربه خوابگاهی ندارم و آقا هستم. مشکلی که دارم اینه که زمان خوابم کمی با حالت عادی متفاوته یعنی اکثراً از ۸-۹ شب میخوابم تا ۲ شب و از ۲ شب شروع میکنم به مطالعه یا کار کردن با رایانه و یا پیاده روی طولانی البته بستگی به روزش داره. حالا مشکل اینه که من مدت زیادی هست که به این روال خو گرفتم در حدود ۵-۶ سال از زمان کنکور دبیرستان و وقتی بیشتر میخوابم حالم بد میشه و این حس رو پیدا میکنم که بیش از اندازه خوابیدم ولی وقتی که کمتر میخوابم سرحال تر هستم. حالا سوالی که تو ذهنم میاد اینه که چیکار میشه کرد با این شرایط؟ میشه از خوابگاه خارج شد و به کتابخونه بر فرض مثال شبانه روزی رفت؟ (کتابخونه شبانه روزی در تهران میشناسید؟) ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام بنده برای اولین باره که می خوام پستی را ارسال کنم و یه کم طولانی خواهد بود امّا ارزش خواندن رو داره امیدوارم سرتون رو درد نیارم. با اینکه اولین باره مطلب ارسال می کنم امّا حدود یک سالی میشه که پست های خانواده ی برتر رو از رو علاقه می خونم همچنین نظرات کاربران رو با اشتیاق دنبال می کنم و به موضوعات این سایت علاقه ی عجیبی دارم امّا پس از خوندن کلی موضوعات و نظرات کاربران در مورد پست های ازدواج ، مسائل زناشویی و ... به این نتیجه رسیدم که خیلی ها در گمراهی آشکار بسر می برند و خوندن بعضی نظرات و پست ها واقعاً منو معذب می کرد. از این رو تصمیم گرفتم برای یک بار هم که شده تمام این موضوعاتی که اشاره کردم رو از نقطه نظر خودم، به شکل اصولی و البته اسلامی نقدش کنم چون احساس می کنم خیلی هاتون به خاطر بعضی باورهای نادرست درگیر رنج خود ساخته هستید. قبل شروع این رو بگم که اصلاً قصد زیر سوال بردن عقاید دینی یا توهین به قشر خاصی رو ندارم پس امیدوارم برداشت بدی از حرف هام نداشته باشید. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام می خوام اراده م رو در مورد کارهام و اهدافم قوی کنم و مصمم تر حرکت کنم. مشکل اینه که به اتفاق نمی تونم دوست صمیمی داشته باشم«شرایطش نیست» و اینکه با کسی هم که بهش اعتماد کامل ندارم نمی تونم درد دل کنم. از مشکلات سختی «واقعاً سخت» عبور کرده و تا مرز مرگ هم چند بار رفتم، ولی اطرافیان فقط مشکلات رو می بینن و نقطه ضعفم جلوه میدن در حالی که می دونن من حتی از مرگ هم عبور کردم و واقعاً تو زندگی جنگیدم. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سلام عرض شد نمی دونم این پیام من قراره خونده بشه یا نه 18 ساله هستم همیشه بچه تو داری بودم سکوت،گوشه گیر ،قانع، مظلوم خلاصه... هیچ وقتم اهل شکایت و نارضایتی و درد و دل و این جور چیزها نبودم الآن چون حالم خوب نیست این ها رو میگم شاید فرجی حاصل شد من تا 6 ماه پیش حالم خوب خوب بود ولی... ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
من به تازگی وارد خوابگاه شدم. یه مشکلی که دارم اینکه که بچهها خیلی دیر میخوابند. اتاق رو هم نمی تونم عوض کنم چون بچههای اتاقهای دیگه علاقهای به پذیرفتن فرد جدید ندارند. واقعاً مریض شدم، شبها تا ساعت ۳ نصف شب بیدارند و وقتهایی که من ۸ صبح کلاس دارم اذیت میشم. شبها بدنم تو خواب پرش داره به شدت عصبی شدم و اشتهام رو از دست دادم، سردرد و سرگیجه پیدا کردم و چند کیلو وزن کم کردم. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب