خیلی حس سرخوردگی میکنم اعتماد بنفسمم پایین اومده

ساخت وبلاگ

سلام به خانواده برتری های عزیز

من مشکلی دارم که شاید مسخره بنظر بیاد ولی این مشکل زندگی منو مختل کرده من 22 سالمه یک سال با یه اقا پسر دوست بودم و توی این یک سال من روز به روز بیشتر عاشق و شیفته ش میشدم در واقع مثل بت میپرستیدمش اونم منو خیلی دوست داشت و خیلی بهم اهمیت میداد ولی ما توی دو تا شهر مختلف هستیم و بیشتر ارتباطمون تلفنی بود .

ولی بخاطر کاری که توی اون شهری که من هستم داشت میومد پیشم ولی همو میدیدیم و مثلا چند روز و کلا باهم بودیم ، البته اینم بگم که ما قبل از اینکه با هم دوست بشیم نزدیک به دو هفته هر روز پیش هم بودیم و به دلایلی همو میدیدیم و هیچکدوم علاقه ای به ایجاد رابطه با هیچ دختر و پسری نداشتیم ولی به مرور زمان اخلاقامو خیلی روی هم تاثیر گذاشت با این که دختر پسر دورمون زیاد بود و خومون تنها نبودیم واسه همین یواش یواش با هم دوست شدیم .

همیشه بهم میگفت من شیفته اخلاق و رفتار تو شدم حتی توی این یکسال ما شاید فقط دو دفعه دعوامون شد که میگفت برام سواله ما چطوری دعوامون نمیشه و هیچکس نمیتونه مثل تو با اخلاق من کنار بیاد و همیشم برنامه های بلند مدت میچید در صورتی که از اولم گفته بود به یه دلیلی اصلا نمیتونه و نمیخواد ازدواج کنه نه فقط با من با هیچ دختری ولی همه چیز خوب بود هیچ مشکلیم باهم نداشتیم که اومد به همون شهری من زندگی میکنم  .

ولی هر روز برای دیدنم یه مشکلی داشت و نمیتونست بیاد دو سه روز اول دلایلش منطقی بود و معذت خواهی میکرد ولی دیکدفعه دیدم داره مستقیما منو میپیچونه و جواب تلفنامو نمیده بعد چند روز که این رفتارو ازش دیدم دیگه نگذاشتم غرورم بیشتر از این خرد بشه و منم به کلی گذاشتمش کنار دیگه هیچ ارتباطی با هم نداریم .

اصلا هم بهش هیچ پیامی ندادم ولی مثل دیوونه ها شده بودم خیلی عذاب کشیدم بعد از دو ماه از اون موقع که دیگه بطور کلی کات کردیم با این که هیچ کاری باهاش نداشتم اومد از وات و تلگرام بلاکم کرد این کاراش خیلی منو عصبی میکنه هم اینکه بدون هییچ دلیل و توجیهی جواب تلفنامو نداد و من هیچی نگفتم فقط دیگه کاری به کارش نداشتم هم الکی منو بلاک کرد البته همه کسایی که اطراف من هستن و در جریان کامل ماجرا هستن و اخلاقای دو تامونو میشناسن .

میگن چون منم مثل خودش بی محلیش کردم خیلی زورش گرفته اومده بلاکم کرده و میگن هنوز بهم فکر میکنه و دوست داره برگرده ولی روش نمیشه نمیدونم دارن واسه دلخوشیم میگن یا نه ولی اون واقعا کسی مثل من پیدا نمیکرد با اخلاقایی که داشت و این چیزی بود که خودش میگفت.

من با گذشت 2 ماه و نیم هنوز دارم شبانه روز با فکر اون زندگی میکنم و عصبی و زود رنج و بدبین به همه شدم و نمیدونم چطوری باید حالم خوب بشه و اینکه از کسایی که تجربه دارن مخصوصا اقا پسرا که جنس خودشونو بهتر میشناسن میخوام بپرسم دلیل رفتارش چی بوده ،چرا بی دلیل چرا یهویی اون خیلی منو دوست داشت  ممکنه دوباره برگرده ؟
خیلی حس سرخوردگی میکنم اعتماد بنفسمم پایین اومده

موضوعات مرتبط: رفتارشناسی پسران برای ازدواج , خانواده برتر...
ما را در سایت خانواده برتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی khbartar بازدید : 107 تاريخ : جمعه 2 تير 1396 ساعت: 20:53

خبرنامه