می خوام بدونم حداقل دوستم داشته یا نه ؟

ساخت وبلاگ

با سلام

حدود 3 سالی بود که پسر معتقدی که تا بحال با دختری دوست نبود به من ابراز علاقه کرد. اون پسر از همدانشگاهی های بنده بودن و از طریق صفحات مجازی ارتباط ما بیشتر شد.

در ابتدا ایشون بنا به دلایل مختلف به من پیام میزدند و به من میگفتن که تو مثل خواهر من هستی. من و ایشون حدودا چند ماه اختلاف سنی داشتیم که بنده از اون پسر بزرگتر بودم.

بعد از گذشت چند ماه من هم کم کم به ایشون علاقمند شدم. اما نمیدونستم که اون اقا پسر به من با چه نیتی نگاه میکنه.

تا اینکه یه روز به من ابراز احساسات کردن ولی باز هدفشون از این ابراز رو نگفتن. اما همیشه وقتی صحبت از ازدواج میشد همیشه ملاکای خاصی برای خودشون داشتن که یکی از اونها سن بود که میگفتن سن پسر باید بزرگتر باشه و ...

تا اینکه من کم کم نگران این رابطه شدم و میگفتم وقتی من با ایشون وصالی ندارم چرا باید این رابطه رو ادامه بدم که اخرش جز دلبستگی چیزی نداره. که هر چند تو اون مدت کوتاه هم دلبسته شده بودم. و این شد که من جریان رو به ایشون گفتم و ایشون قبول کردن.

اما بعد از گذشت یک روز دوباره گفتن که به این رابطه ادامه بدیم و فعلا باشیم. من چون ایشون رو دوست داشتم و گفتم شاید موقعیت ازدواج فراهم نیست نمیخوان منو امیدوار کنن بازم قبول کردم و موندم.

اما باز بعد از گذشت چند روز دیدم باز از همون ملاکاشون صحبت میکنن و من باز نگران شدم. اما این بار بیشتر دلبسته شده بودم تا اینکه دوباره این رابطه تموم شد. اما وقتی که این رابطه تموم شد به من گفتن که من به ازدواج باهات فکر میکردم و برای رسیدن بهت اگر خیر باشه دعا میکردم.

ادامه مطلب
خانواده برتر...
ما را در سایت خانواده برتر دنبال می کنید

برچسب : می خوام بدونم,میخوام بدم,مي خوام بدم,رمان منم می خوام بدونم, نویسنده : رضا رضوی khbartar بازدید : 136 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 4:11

خبرنامه