سلام
امروز بعد از چند هفته آشنایی با این وبلاگ تصمیم گرفتم تا در مورد مشکلی که این روز ها آزارم میده صحبت کنم .
البته قصد دارم تغییراتی را در خودم بوجود بیارم چون وضعیت فعلی خودم تنها به ضرر خودمه
میدونم که دختر های نجیب و موقر و خیلی خوبی هستند که میتونن برای ازدواج گزینه ی مناسبی برای من باشند ولی شرایط من کمی متفاوت است .
نمیدونم چطور و از کجا شروع کنم البته عذر میخوام اگر کمی متنم طولانی میشه . امسال 25 سال را گذروندم و وارد 26 شدم . این روز ها کمی از جانب خانواده تحت فشار هستم که ازدواج کنم البته خانوادم چند ساله که اصرار دارند و به نوعی پیشنهاد میکردند که ازدواج کنم ولی این بار خیلی روی تصمیمشون مصمم هستن.
20 سالگی فارغ التحصیل شدم و به خاطر معافیتم جمعا 6 ماه هم سربازی رفتم . 3 سال در شرکت خصوصی مشغول به کار شدم و فعلا از سال گذشته تا به امروز مدیر خط تولید کارخانه های لوازم خانگی هستم. تا زمانی بهانه ی من مسئول مالی بود ولی الان دیگه نمیتونم بهانه بی پولی بیارم .
ادامه مطلب خانواده برتر...
ما را در سایت خانواده برتر دنبال می کنید
برچسب : نمیدونم چطور مهرت به دلم نشست,نميدونم چطور مهرت به دلم نشست, نویسنده : رضا رضوی khbartar بازدید : 280 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 3:20