دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم

ساخت وبلاگ

سلام

من یه دختر بیست و هشت ساله و ارشد منابع طبیعی هستم و بیکار و بی پول و بی انگیزه ام و خونه بیکار نشستم . شاید بگید تو که دختری پول و کار برای چته اما من واقعا دارم زجر میکشم از این وضعیت پول گرفتن از پدر و مادرم . دیگه برام سخت شده .

از طرفیم شرایط ازدواجو ندارم چون پدر منزوی و مادر افسرده ای دارم که هیچ جوره حال و حوصله دردسر ازدواج منو ندارن و سرشون فقط تو لاک خودشونه . تنهایی بی پولی بی کاری داره نابودم میکنه . کارم فقط شده گریه و دعا به درگاه خدا که شاید کمکم کنه .

کم کم دارم مریض روحی میشم اخه اینه حق من؟ هم کارشناسی هم ارشد دانشگاه دولتی بودم اما چون رشتم خوب نیست محکومم به فنا و نابودی تو اوج جوونی . خوب که فکر میکنم از همه لحاظ بدشانسی آوردم .

دیگه تحمل زندگی با پدر و مادر و غر و اذیت هاشونم ندارم . نمیدونم کی رو باید سرزنش کنم یا حقمو از کی بخوام . اما میدونم که دلم نمیخواد از این بیشتر بمونم و زجر بکشم کاش بمیرم همین …

مشکلمو چطور حل کنم؟!

موضوعات مرتبط: درد دل های دختران و پسران , خودسازی در دختران , جهت اطلاع پدران و مادران , خانواده برتر...
ما را در سایت خانواده برتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی khbartar بازدید : 122 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 6:12

خبرنامه