شاید گناهی کردم که ازدواجم جور نمیشه

سلام

من 25 سالمه و امسال تازه ارشد مهندسی دولتی مشهد قبول شدم و ترم یک هستم. خیلی دلم میخواد از لحاظ درسی و کاری پیشرفت کنم و اکتیو و فعال باشم اما این ترس از بالا رفتن سنم و ازدواج خیلی مانع میشه برای تمرکزم.

واقعا نمی دونم راهکارش چیه که بتونم با این موضوع کنار بیام ؟ خیلی احساس تنهایی دارم و دو تا خواهر و برادرم ازدواج کردند و من تنها موندم. ترس از تنهایی خیلی ازارم میده. اما نمی تونم رابطه ای بجز ازدواج دائمی رو قبول کنم.

نمی خوام توهین کنم اما پسرای الانم همش دنبال روابط گذرا اند ( حداقل برای من تا الان اینجور بوده). تو اجتماع فعالم. دانشگاه میرم. معرف هم تا حدودی دارم. با وجود اینکه همیشه از رابطه دوستی فرار کردم اما هی فکر میکنم گناهی کردم که مانع شده مثلا شکستن دل کسی .اما از اونم توبه کردم هزار بار.  خیلی دعا کردم و حرم امام رضا هم بارها رفتم و کمک خواستم اما نشده.

من چهرم بی بی فیس هست و 20 بیشتر بهم نمیخوره. بنظرتون ممکنه علتش این باشه؟! بعد از خدا و دعاهای مادر پاکم. می خواستم نظر شما دوستان و عزیزان رو بدونم که راهنماییم کنید. مرسی