خانواده برتر

متن مرتبط با «کنم» در سایت خانواده برتر نوشته شده است

میخوام از دست دوست پسرم شکایت کنم ؟

  • سلام خانمی 31 ساله هستم ( البته دختر بودم ) با آقایی همسن خودم آشنا شدم، 4 سالی با هم بودیم به قصد ازدواج، از اول هم بهم گفت برای ازدواج میخوامت . بعد از 4 ماه آشنایی بهم پیشنهاد زنا داد ،منم با خودم گفتم میخوایم ازدواج کنیم عبیب نداره و ... ! چه خواستگارانی که اومدن به خاطرش همه رو ردش کردم، خیلی بهش وابسه شده بودم ... 2 هفته ای میشه بهم گفته ما به درد هم نمیخوریم  و کات . همه چی تموم شد. هر چی بهش گفتم بیا مشکلمون رو حل کنیم گفت نه . گوشیش رو هم جواب نمیده ... ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چطوری می تونم از یک دختر خواستگاری کنم؟

  • سلام وقت همه بخیر من یه پسر 33 ساله ام. چند وقته تصمیم گرفتم ازدواج کنم. اما نمی دونم به کی بگم تا گزینه مناسب بهم معرفی کنه. اطرافیانم ازشون کمک می خوام که از اقوام یا آشنا کسی هست معرفی کنید. اما واقعاً از تنهایی خسته شدم. فکر می‌کنم دارم افسرده می شم و این تنهایی آزارم میده. دوست دارم تشکیل خانواده بدم اما هیچ کسی کمکم نمی کنه. البته از نعمت پدر و مادر و برادر و خواهر محرومم و فقط یه عمه مریض برام مونده که سنش هم بالاست. گه گاهی بهش رسیدگی می‌کنم. ولی تهش به خودم می گم آخر و عاقبتت می خواد چی بشه این تنهاییه تا کی. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • وسواس فکری دارم یا دارم رویایی فکر می‌کنم؟

  • بچه‌ها سلام راستش من دست یه دو تا از دوستانم آتو دارم و خب پدر من خودشون آدم شکاکی هست، من قبلاً حدود یک سال پیش یه گناه خیلی بزرگی کردم و دوستانم در جریانن، البته که توبه واقعی کردم و قطعاً هیچ وقت سمتش نمی‌رم. شهری که هستیم خیلی خیلی کوچیکه، پدر منم آدمی هست که همه می‌شناسنش تو این محل، همیشه استرس این رو دارم نکنه آبروم رو ببرن، حتی ترس از موفقیت دارم که نکنه موفق شم و دوستانم بخوان با این روش زمینم بزنن، حتی دیگه جواب تلفن ها شون رو نمی‌دم، امسال رتبه خیلی خوبی آوردم و از ترس اینکه اینها بخوان یه کاری کنن آبروم بره، نمی‌رفتم، بچه‌ها وسواس فکری دارم؟ ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • می شه من هم ازدواج کنم؟

  • سلام دوستان من دختری ۴۷ ساله و دانشجوی دکترا و کارمند بانک دولتی هستم. تا حالا به دلیل اشتغال به تحصیل، تمامی خواستگاران را رد کردم (فقط به خاطر ادامه تحصیل بوده وگرنه دختر ایراد گیر‌ی نبودم و تنها دوست داشتم درس بخوانم و با یک انسان تحصیکرده ازدواج کنم). ظاهر و اندام خوبی دارم و چهره م خیلی کمتر از سنم هست. اهل دوستی هم خدا را شکر نبودم.با اینکه به دلایل ارثی و ژنتیک با یایسگی چندین سال فاصله دارم ولی خواستگاری سراغ من نمیاد. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • حس می کنم با احساساتم بازی شده

  • سلام من یک دختر ۲۲ ساله هستم. چند وقت پیش تووی دانشگاه یک پسر دورادور و با پیغوم پسغوم بهم ابراز علاقه نشون می داد و من هم نمی دونستم باید واکنشم چی باشه. اما این قدر این پیغوم پسغوم ها و توجه ها زیاد شدن که آخرش من هم دل دادم و تووی ذهنم رویاپردازی می کردم و از این که یکی هست که دوستم داره و به زودی داره شرایط رو جور می کنه تا باهام ازدواج کنه (خودش رسونده بود قصدش ازدواجه) خیلی خوشحال بودم اما واقعاً نمی دونم چی شد که این پسر یهوویی بی خیال من شد و رفت با یکی دیگه دوست شد. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • شما تجربه ای از شروع رانندگی دارین؟ چیکار کنم؟

  • سلام  یه مسئله ای هست شاید مهم به نظر نیاد ولی در حال حاضر برام خیلی ضروری هست، من یادگیری خوبی دارم در عوض اعتماد به نفس خیلی ضعیف، خیلی دقیق و وسواسی و صفر و صدی هستم و متاسفانه هیچ وقت زندگیم خوب پیش نرفته و همه کارهام نصفه و با کلی چالش همیشه رها شده، بگذریم ...الآنم باید رانندگی یاد بگیرم و کلاس ها رو رفتم و آزمون شهری هم بار اول رد شدم، به نظرم رانندگی کار سختی نیست و منم اصلاً ازش نمی ترسیدم، ولی خب طبیعتا تمرین می خواد، مربیم بهم گفت نیاز به کلاس اضافه دیگه نداری و با یه شخص آشنا تمرین کن، مسئله اینه من اصلاً اعتماد به نفس کار عملی کنار دوست و آشنا ندارم و کلا شخصیتم طوریه باید شخصا و‌ با تمرکز خودم کاری رو انجام بدم و اگر هم مجبور بشم با غریبه. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چرا فکر می‌کنم که لیاقت من پسرهای بد و شرور و معتاد و ناسالم هستن؟

  • سلام من دختری بیست و چند ساله هستم مجردم ، من تا به این سن برام خیلی مهم بوده که با هیچ پسری نه دوست باشم نه رابطه ای داشته باشم. همیشه حد و حدود رو حتی در ارتباط با پسرهای فامیل رعایت کردم و جز ضرورت گفتگو نکردم.اما باوری در من وجود داره که باور دارم من بد هستم و لیاقت پسرهای سالم و با اخلاق رو ندارم. فکر می کنم همسرم حتما مردی ناسالم و الکلی و شرور خواهد بود. با اینکه عمیقا دلم همسری می خواد که اهل نماز و روزه و ماه محرم و امام حسین و زن دوست باشه. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • می شه منهم ازدواج کنم؟

  • سلام دوستان من دختری ۴۷ ساله و دانشجوی دکترا و کارمند بانک دولتی هستم. تا حالا به دلیل اشتغال به تحصیل، تمامی خواستگاران را رد کردم (فقط به خاطر ادامه تحصیل بوده وگرنه دختر ایراد گیر‌ی نبودم و تنها دوست داشتم درس بخوانم و با یک انسان تحصیکرده ازدواج کنم). ظاهر و اندام خوبی دارم و چهره م خیلی کمتر از سنم هست. اهل دوستی هم خدا را شکر نبودم.با اینکه به دلایل ارثی و ژنتیک با یایسگی چندین سال فاصله دارم ولی خواستگاری سراغ من نمیاد. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • با کسی که قیافه م رو مسخره می کنه چه طوری رفتار کنم؟

  • سلام دخترم 17 سالمه سال دوم دبیرستان هستم. حقیقتش من یه دوستی دارم که جزو دوستان نزدیکم هست ولی وقتی با هم حرف میزنیم مدام قیافه منو مسخره می کنه به شوخی! مثلاً میگه تو با این قیافت هر کس تو رو ببینه همین رو میگه و این جور چیزها یا وقتی داریم عکس می‌گیریم هی به من میخنده و رفتارهای این‌طوری و خیلی زیاد. این‌طوری نیست که من اعتماد به نفسم رو از دست بدم یا ناراحت شم ولی بشدت زورم می گیره چون ظاهر خودش اصلاا زیبا نیست و خیلی از من کمتره از لحاظ اندام و قیافه و حتی اخلاق و شخصیت و همه چیز! و من از همین زورم می گیره که این آدم که من تا پارسال هیچی حسابش نمی‌کردم دیگه به من این‌طوری میگه! ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چه طور زندگیم جمع کنم؟

  • سلام وقت بخیر ممنون می شم کمکم کنید  لطفا قبل از اینکه  این مطلب بخونیم  می دونم خسته میشد و طولانیه اما اهمیت بدید و کمک کنید. من حدودا ۹ ماه نامزد کردم آقا پسر از بستگان من هستن از قبل عشق یه طرفه داشتن، ۵ سال عاشق من بودن. من ازدواج نمی کردم با اومد و رفتن زیاد ایشون بلاخره راضی به ازدواج شدم ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چه طوری فراموشش کنم؟

  • سلام خدمت دوستان خوبم پسری ۲۴ ساله هستم ، دانشجو ام و دو ساله دیگه درسم تموم می شه و دو سال هم طرح دارم ( این هایی که گفتم به ادامه حرف هام مربوطه )  چند مدّت پیش یکی از همکلاسی هام که من همیشه شیفته شخصیت و اخلاقش بودم حسش بهم گفت ، راستش همیشه از خدا آرزوی همچین دختری داشتم ،واقعاً برام خاص بود ، دور از چهرش واقعاً ادب و شخصیتش همیشه برام قابل احترام بود ... ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • به دلیل عدم ارضای نیازهای عاطفی و جنسی، نمی تونم روی اهدافم تمرکز کنم

  • سلام و وقت به خیر من دخترم چند سال دیگه میشه سی سالم. مدتیه دیگه از مجردی خسته ام واقعا نیاز شدید به یک همدم دارم، حامی و تکیه گاه، یکی که بهش تکیه کنم و آرامش بگیرم. نیاز جنسی زیادی دارم نیاز عاطفی دارم اما شرایط برای ازدواجم اصلا فراهم نیست. چند سالیه درگیر افسردگی هستم،پدرم رو از دست دادم و درگیر مشکلات خانوادگی شدم و حوصله و میل و رغبتی به چیزی ندارم همه چی برام سخته، و خب بااین اوضاع اعصاب و روانم ازدواج کار درستی نیست. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چه طور سلبریتی محبوبم رو فراموش کنم؟

  • سلامخب... من چند سالی میشه که طرفدار یه سلبریتی هستم، اوایل تا حد زیادی طرفدارش بودم ولی الآن با مذهبی شدنم یه کم وضعم بهتر شده! در حال حاضر طرفداری این شخص زندگی منو مختل نمی کنه چون کنترل شده هستش،  ولی تو یه سایتی خوندم که طرفدار فرد نامحرم بودن از نورانیت آدم کم می کنه!،‌ البته من دنبال این بودم که ببینم گناه هست یا نه! که متوجه شدم اگه با دید بد اون شخص رو نبینم گناه محسوب نمیشه ولی درست درست هم نیست. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • برای کار و درآمد بیشتر به تهران مهاجرت کنم؟

  • با سلام خدمت کاربران گرامی سایت من حسین ۲۴ ساله دیپلمه و دارای کارت پایان خدمت سربازی و یکی از شهرهای استان لرستان زندگی می کنم با حقوق ماهی ۸ میلیون تومن بدون بیمه در یک کارگاه قنادی کار می کنم. چند روز پیش آگهی های کار دیوار شهر تهران را دیدم پیک موتوری تهران بدون بیمه زده ماهی ۱۷ میلیون یا کارگر کارخانه با بیمه ماهی ۱۴ میلیون به بالا. در حالی که شهر ما جای خوب به کارگر کارخانه همون ماهی ۸ میلیون را میدن فقط با بیمه یا به مدیر خط تولید یا مدیر مسئول امور مالی ماهی ۱۰ میلیون با بیمه میدن. یعنی درآمد کار تو تهران از شهری که زندگی می کنم بیشتره. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چه کار کنم ضلع سوم مثلث دعوای خانواده م نباشم

  • سلام دوستان من یه دختر بالای بیست ساله م که توی خونه با  پدر مادرم زندگی می کنم, مشکل من اینه که ناخودآگاه و با اینکه از این کار تنفر دارم می شم ضلع سوم دعوای پدر مادرم. پدر من یه کارگر ساده توی یه اداره است که اگه ندانم کاری ها و خرج های الکیش نبود ما زندگی بهتری داشتیم. این را اضافه کنم که معتاد یا اهل کارهای خلاف نیست اما فکر اقتصادی خوبی نداره و از نظر مالی شرایط سختی را هر ماه طی می کنیم. پدر من آدم حامی و خوبیه ولی بلد نیست مدیریت اقتصادی خوبی داشته باشه. من و مادرم هم اصلا آدم ولخرج و پر توقعی نیستم نمونه اش من، با اینکه یه دختر دهه هشتادیم چند ترم دانشگاهم رو با لباس های تکراری می رفتم و اصلا اهل تیپ های آنچنانی نیستم.  خودم دارم کار می کنم و حتی برای یه دکتر رفتن ساده از بابام پول نمی گیرم, اما مشکل اصلی من اینه که وقتی پدر مادرم سرِ مسایل مالی بحث می کنن به من هم فشار میاد و به طرفداری از مامانم رفتارهایی انجام می دم که اصلا خودم نمی پسندم شون.  مامان من هیچ وقت یاد نگرفته محکم و بدون ترس حرفش رو بزنه و ناخودآگاه من می شم زبونی برای ناگفته های اون.  لطفا کمکم کنید تا بتونم احترام پدرم رو حفظ کنم. اینم بگم حتی من از طرف مامانم برای طرفداری از اون اصلا تشویق نمی شم و حتی سرزنش هم می شم اما وقتی بی فکری ها و بی خیالی های پدرم  می بینم و پای درد و دل و حسرت های مامانم می نشینم ناخودآگاه تحت تأثیر قرار می گیرم. , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها