خانواده برتر

سلام من دختری ۲۱ ساله هستم به تازگی  یه رشته خوب  قبول شدم  یه شهر دیگه قراره درس بخونم  . با یه اقای ۳۰ ساله  اشنا شدم که  اون جا زندگی میکنه  از نظر مالی و موقعیت اجتماعی خیلی خوبه. چند ماهی هست فقط به صورت تلفنی در ارتباطیم، قراره  همدیگه رو ببینیم و با توجه به حرفاش  به من علاقه داره به ازدواج با من فکر میکنه ، ولی میخواد همدیگه رو ببینیم و بشناسیم و قول داده هیچ کاری نمیکنه که من ناراحت بشم، یا اینکه از بودن باهاش پشیمون بشم. تا حالام فقط من اونو ناراحت کردم و چند باری به دلایل مختلف ازش خواستم که ادامه ندیم  ولی به هر طوری شده منو راضی کرده. خودمم دلم نمیخواد ناراحتش کنم چون بدی نداشته واسه من. خیلی مودب و قابل احترام هستش و اخلاق خیلی خوبی داره البته با قیافه متوسط به پایین.  ولی من  مشکلی که دارم حس میکنم اگه درگیر رابطه بشم دیگه نمیتونم رو درسم تمرکز کنم . چون برای آینده م خیلی برنامه دارم ، تصمیم داشتم با هیچ پسری شروع نکنم و فقط درس بخونم ولی ایشون این اطمینان و به من داده که با وجود اونم میتونم پیشرفت کنم چون خودش کمکم میکنه ولی بازم من از رابطه ترس دارم . حتی بعضی وقت ها میخوام بدون اینکه بهش بگم از زندگیش برم ولی  میدونم دلش میشکنه  و منو نمیبخشه . کسایی که تجربه دارن میشه به من بگن  که میشه  عاشق بود  و از نظر درسی هم پیشرفتم کرد ؟ یا اینکه باید تنها بود تا بتونی, ...ادامه مطلب

به نام خدا شاید این بیشتر جنبه درد و دل کردن داشته باشه تا سوال کردن ... . مشکلم رو بی مقدمه می گم. حس می کنم توی زندگیم خیلی سرعت پیشرفتم کم شده. خیلی هم حریص شدم. البته توی یاد گیری علم. همش حس می کنم که نسبت به دیگران خیلی عقبم. داستان هم از اون ,پیشرفتم ...ادامه مطلب