خانواده برتر

متن مرتبط با «خانواده» در سایت خانواده برتر نوشته شده است

تغییر روند فعالیت وبلاگ خانواده برتر (آزمایشی تا خرداد 1403)

  • سلام وقت بخیر با شروع سال تحصیلی عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا بنده کمتر بتونم به این جا رسیدگی کنم. به همین خاطر تصمیم بر این شد تا خرداد 1403 که مجددا وقت بنده آزادتر خواهد شد روند فعالی اصلاح بشه. فعالیت خانواده برتر به طور آزمایشی تا خرداد 1403 مطلب محور اداره خواهد شد. به این صورت که مطالب کاربران در موضوعات مختلف و با توجه به اهداف وبلاگ، با اسم خودشون به عنوان پست منتشر میشن و بخش نظرات هم محدود میشه به نحوی که فقط کاربران عضو بیان می تونن در بخش نظرات فعالیت کنن. 200 نظری که اخیر تائید نشدن رو که نگاه کردم، ارسال شده توسط نظر دهندگانی بود که عضو بیان نبودند. این یعنی در یک ماه اخیر چیزی حدود 70 صفحه مطلب با فونت 16 خونده شده که قابلیت نمایش عمومی رو نداشتند. کاربرانی که عضو گروه آی گپ هستند، بخشی از نظرات سانسور شده و تائید نشده رو دیدند. از خودم می پرسم چرا باید عمرم رو بیهوده هدر بدم؟!، آیا نباید از ظرفیت وبلاگ به نحو بهتری استفاده کرد؟ کاربران دغدغه مند می تونن همون راهنمایی هایی که در بخش نظرات می کردند رو در یک صفحه جداگانه برای بنده بفرستند تا به عنوان یک پست منتشر بشه. این طوری مطالبی که ارسال میشه، ممکنه سال های سال مورد استفاده مردم واقع بشه، چون در نتایج جستجوی موتورهای جستجوگر به کاربران پیشنهاد میشه. صفحه درخواست و ارسال مطلب، بیان مشکلات، دغدغه ها و ... این تغییرات از 8 آبان اعمال خواهد شد. موفق باشید, ...ادامه مطلب

  • جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم

  • سلام متن زیر رو یکی از دوستان دغدغه مند برای ارسال به عنوان یک پست جداگانه پیشنهاد کردند، اما خود متن دارای اشکالاتی هستش که لازم شد توضیحاتی راجع به این گونه پست ها ارائه بشه. متن پیشنهادی: "سلام چرا جامعه اینطوری شده؟ من به حلال حروم توجه دارم. به این توجه دارم ک با غیبت یا حرف خاصی یا .... ب کسی اسیب نزنم . ب این حواسم هست ناموس مردم ناموس خودمه و ب کسی چشم بد ندارم (البته مذهبی نیستم ولی به انسانیت معتقدم و البته علایق خودمو دنبال میکنم و توش به روزم) اما جامعه عوض شده وقتی ب دوستام میگم فلان پول حرومه فقط میخندن وقتی میگم فلانی ناموس خودته جدی نمیگیرن . نمیدونم چه اتفاقی برامون افتاده . چرا اینقد عوض شدیم!!!!! شایدم اینطوری بودیم. همه دارن سر همو کلاه میزارن . منفعت فردی ترجیح داده میشه به منفعت جمعی نظر شما چیه؟"   در پاسخ به این دوست باید عرض کنم که؛ همه مثل هم نیستند، شما می خواید غیبت و دروغ و ... نباشه، اما وقتی میگید؛ "چرا جامعه اینطوری شده؟"، "اما جامعه عوض شده"، "نمیدونم چه اتفاقی برامون افتاده"، "چرا اینقد عوض شدیم" ، "شایدم اینطوری بودیم"، "همه دارن سر همو کلاه میزارن"، "منفعت فردی ترجیح داده میشه به منفعت جمعی" عملا دارید بر علیه خواسته تون تلاش می کنید!، چرا؟ ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • به خاطر تشکیل خانواده چقدر باید خرد بشم؟

  • یه دختر بیست پنج ساله هستم همه راه ها رو رفتم و دیگه خسته م هم به وقتش درسم رو خوندم بهترین دانشگاه رفتم الانم شاغلم. خواستگار سنتی زیاد دارم هر کدوم که پسر بیکار یا واقعاً شغل درست حسابی نداره یا واقعاً ظاهر بشدت وحشتناکی داره  یا اختلاف سنی بالای ده سال دارن پیگیر خواستگاری میشن و می خوان حتما ً بله رو بگیرن که مورد پسند من نیستن. خواستگارانی که یه قیافه خوب و شغل طبیعی دارن اونم نه حالا شغل عجیب غریب ها مثلا در حد معلم یا کارمند شرکت هستند میان میبینن و دم شون رو می ذارن رو کول شون رو میرن و این خیلی بر می خوره و دلیلش رو نمی فهمم اصلاً. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چرا خانواده ها شرایط  ازدواج رو برای ما جوون ها سخت می کنن؟

  • سلام من یه جوون 27 ساله هستم لیسانس دارم سربازی هم رفتم و تازه شروع به کار کردم، به خانواده م که می گم برای من قدمی بردارن میگن زوده، یکی دو سال هم بگذره برات میریم خواستگاری. این از خانواده خودم که همه ش شرایط رو مادی میبینن و ملاک شون اینه که کار کن پول هات و جمع کن، در آمد آن چنان بالایی ندارم و بعید می دونم بتونم با ماهی ده میلیون به این زودی ها خونه بخرم، یه ماشین پراید دارم که گاها هم باهاش تو مسیر رفت آمد مسافر بر می دارم، که اونم می شه هزینه ی خود ماشین. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چه کار کنم ضلع سوم مثلث دعوای خانواده م نباشم

  • سلام دوستان من یه دختر بالای بیست ساله م که توی خونه با  پدر مادرم زندگی می کنم, مشکل من اینه که ناخودآگاه و با اینکه از این کار تنفر دارم می شم ضلع سوم دعوای پدر مادرم. پدر من یه کارگر ساده توی یه اداره است که اگه ندانم کاری ها و خرج های الکیش نبود ما زندگی بهتری داشتیم. این را اضافه کنم که معتاد یا اهل کارهای خلاف نیست اما فکر اقتصادی خوبی نداره و از نظر مالی شرایط سختی را هر ماه طی می کنیم. پدر من آدم حامی و خوبیه ولی بلد نیست مدیریت اقتصادی خوبی داشته باشه. من و مادرم هم اصلا آدم ولخرج و پر توقعی نیستم نمونه اش من، با اینکه یه دختر دهه هشتادیم چند ترم دانشگاهم رو با لباس های تکراری می رفتم و اصلا اهل تیپ های آنچنانی نیستم.  خودم دارم کار می کنم و حتی برای یه دکتر رفتن ساده از بابام پول نمی گیرم, اما مشکل اصلی من اینه که وقتی پدر مادرم سرِ مسایل مالی بحث می کنن به من هم فشار میاد و به طرفداری از مامانم رفتارهایی انجام می دم که اصلا خودم نمی پسندم شون.  مامان من هیچ وقت یاد نگرفته محکم و بدون ترس حرفش رو بزنه و ناخودآگاه من می شم زبونی برای ناگفته های اون.  لطفا کمکم کنید تا بتونم احترام پدرم رو حفظ کنم. اینم بگم حتی من از طرف مامانم برای طرفداری از اون اصلا تشویق نمی شم و حتی سرزنش هم می شم اما وقتی بی فکری ها و بی خیالی های پدرم  می بینم و پای درد و دل و حسرت های مامانم می نشینم ناخودآگاه تحت تأثیر قرار می گیرم. , ...ادامه مطلب

  • خانواده م دارن باعث نابودی من میشن

  • سلام چیزهایی که می خوام بنویسم بیشتر درد دلِ من پسری هستم در آستانه ی 28 سالگی، همیشه دوست داشتم زود ازدواج کنم، ولی به خاطر شرایط سخت اقتصادی مقدور نبود ولی دیگه این شرایط رو تا بعد 25، سالگی نمی تونستم تصور کنم که بعدشم مجرد باشم. تو سن 19 سالگی با فردی آشنا شدم که خیلی هم دیگه رو دوست داشتیم و کاملا از خانواده ی مذهبی بودن ولی حاضر بودن تا شرایط من مهیا  بشه صبر کنن. منم برای اینکه زیاد منتظرشون نذارم درسم رو ول کردم و رفتم سربازی و برگردم و شروع کنم به کار کردن، ولی از همون اول با مخالفت شدید خانواده م رو به رو بودم که خیلی از لحاظ روحی بهم آسیب می زد تا جایی که ادامه ی رابطه مون رو تو همون سربازی صلاح ندونستیم. و من موندم و شرایط  سخت سربازی که  باعث شد کمی دچار افسردگی بشم ... ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • با خانواده م مشکل دارم، فقط دارم روزها رو میگذرونم تا روزی که ازدواج کنم

  • سلاممن دخترم و بیست سالمه.مشکلی که دارم اینه که واقعاً نمی تونم با خانوادم بسازم، یعنی طرز فکر من با اون ها خیلی فرق داره مخصوصاً پدر مادرم.واقعاً برام خیلی سخته و فکر می‌کنم تنها راه خلاص شدن من از این همه دغدغه فکری ازدواجه. من کلاً دختر آرومی هستم ذاتاً دختر شادی هستم ولی پدر مادرم کلاً بر عکس من، نه اهل تفریح هستند و نه اهل گردش.اگه به اون ها باشه فقط خونه می مونن. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • ما خانواده خیلی موفقی از بیرون جلوه می‌کنیم!

  • سلام من یه دختر ۱۸ سالم. قضیه اینکه پدر و مادرم فکر می کنن که خودشون حقن و اصرار دارن که من رو هم شبیه خودشون کنن.خانواده ام تقریباً مذهبی هستند (توی یه مسایلی خیلی باز رفتار می کنن ولی توی یه سری مسائل از تعصبی هاش هم بدترن). من خودم توی بچگی شبیه خانواده ام بودم. (که رفتارهام به قطع چه رفتارهای خوب و چه بد تقلید بدون فکر بود از پدر و مادرم و اقوام).ولی هرچی که بزگتر شدم و به خودم و زندگیم و معیارام فکر می‌کردم متفاوت‌تر شدم نسبت به گذشته ام. که به قطع دوستانم تاثیر زیادی روی من داشتن از این باب.من اصلاً بحثم این نیست که کی درست میگه کی غلط. بحث این اجباریه که پیش اومده و پدر و مادرم قصد دارن منو به زور شبیه خودشون کنن..چون ما همیشه توی خانواده مون حق انتخاب داشتیم و واقعاً الآن نمی تونم این‌طوری یه چیز تحمیل شده نسبت به خودم رو تحمل کنم.از نمونه رفتارهایی که منو عذاب میده اینه:  ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • صفحه ی اعلام حضور کاربران خانواده برتر

  • سلام وقت بخیر بعضی از کاربران به دنبال این هستند که از سایر کاربران خبر بگیرن، در این پست می تونید به این امر بپردازید. این صفحه رو می تونید در بخش صفحات خاص (بالای وبلاگ) پیدا کنید., ...ادامه مطلب

  • آیا باید علت جواب نه رو تو خواستگاری حتماً به خانواده دختر گفت یا نه؟

  • سلامآیا باید علت جواب نه رو تو خواستگاری حتماً به خانواده دختر گفت یا نه؟ به نظرم بگیم ممکنه باعث افسردگی و ناراحتی بشه، من چند جا خواستگاری رفتم و پسند نشد و روز بعد تلفن زدیم و گفتیم نه و دعای خیر هم کردیم و همه چیز به خوبی تموم شد، ولی بعضی جاها اصرار داشتن که علت اینکه نه گفتیم بهشون رو بدونن، حالا مجبور شدیم به اصرار علت رو بگیم بعد قشقرق شد، مثلاً یک نفر بهمون بعد جلسه خواستگاری گفت که قبلاً دختره نامزد داشته، اینکه ازدواج با چنین همسری را تمایل داشته باشم یا نداشته باشم حق من هست. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • مدیریت مسایل مالی در خانواده

  • این مطلب صرفاً به درد کسانی می خورد که اعتقادات مذهبی به دین اسلام دارندیکی از چالش های زندگی مشترک مدیریت امور مالی هست.هر خانواده ای اعم از یک زوج حالا دارای فرزند یا بدون فرزند هر ماه یک در آمد مشخص و یک میزان دارایی مشخص دارند.اول از همه خیلی مهم هست که در راستای شفاف سازی مدیرهای خانواده زن و مرد میزان درآمد و دارایی خودشون رو مشخص کنند. (البته منظور آقا هست که وظیفه شرعی تامین نیازهای مالی رو داره؛ خانم‌ها اگر دوست داشتند می‌توانند شفاف بگن درآمد و دارایی خودشون رو و اگر نه نیازی نیست.) دوم اینکه باید این درآمد در خانواده مدیریت بشه. مدیریت سالم و مدنظر دین مدیریت مشورتی و گروهی زن و شوهر هست و هم فکری بدون رئیس بازی یکی از طرفین. برای مدیریت باید هزینه‌ها شامل قبوض و قسط و سرمایه گذاری برای آینده خودتون و بچه‌ها و... مشخص بشه. حتماً سرمایه گذاری در این برهه اقتصادی باید باشه. آقای محترم شما در برابر آینده همسرت و بچه هات و صد البته خودت مسئولی. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چالش با خانواده به خاطر ازدواج با مردی که قد کوتاه تری دارد

  • سلام من خانمی ۲۵ ساله هستم و حدود ۲ سال هست با همسرم ازدواج کردن، ایشون ارشد عمران هستند و مهر نظام مهندسی دارند و خودم هم دانشجوی پزشکی هستم، همسرم قدشون ۱۶۲ و من ۱۶۵ هستم، خیلی تو ظاهر مشخص نیست مگه اینکه کسی دقت کنه.  اولش با این وسیله مشکلی نداشتم یعنی تو همون دوران اشنایی ولی کم کم نظرات و حرف‌های مامانم شروع شد و تا الان حل نشده و همه ش به من میگن جدا شو چون قدشون کوتاه تره و تو پزشک هستی باید با یکی مثل خودت ازدواج می‌کردی، این حرف ها واقعاً منو اذیت میکنه و ذهنم رو درگیر کرده و یک اضطراب درونی بهم میده به طوری که کیفیت زندگیم رو تحت تاثیر گذاشته، پیش مشاوره هم رفتن ولی تاثیری نذاشته.  همسرم فوق العاده مهربون و با محبت چه با اخلاق هستند و من خیلی دوستش دارم و تمام معیارهایی که من از زندگی داشتم رو کاملاً دارن به جز همون دو موردی که مادرم براشون مسئله شده.  ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • خانواده ام را در جریان سابقه ی خواستگارم قرار بدهم؟

  • یک سالی هست با آقایی آشنا شدم و در رفت و آمدم باهاش... با هم قول و قراره ازدواج داریم از تمام کم و کسری هاش که بگذرم و بخوام خوبیهاش رو ببینم یه مورد هست که منو به شک انداخته،   مدتی شیشه می کشیده و الآن ترک کرده حدود یک سال متادون مصرف می کرده و بعد از اون هم دیگه کلاً سراغ مواد نرفته و چند سالیه پاکه...  خودش اذعان داره ضربه‌ای که اینکار به خودش و خانواده ش زده باعث شده که کلاً برای همیشه سراغ این چیزها نره و به اصطلاح سرش به سنگ خورده... من در این راستا می دونستم و تاکنون به خانواده م نگفتم و کم داره قضیه ازدواج مون جدی میشه و خانواده‌ها دارن با هم آشنا میشن... نمی دونم کارم درسته یا نه...  ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر

  • روزتان بخیر اگر در روز و شبتان بخیر اگر در شباهنگام این چند خطم را می خوانید. درباره (سانسور) و سرکوب گفتار چند سخنی نوشته بودم که اگر مورد پذیرش قرار نگیرد اقلاً مورد نگرش واقع شود. ما کاربران از ستم فیلتر سایر پیام رسان ها و شبکه ها به این سوی گسل پیدا کردیم. به کدامین گناه ناکرده چوب سانسور را برتن و جان این واژگان بی دفاع می زنید؟   گفتیم، اندک امیدی اگر باشد در اینجا نهفته خواهد بود. از چه می‌ترسند که فیلترمان می‌کنند؟ ستمی بالاتر از سرکوب سخن نیست، واژگان همچون نهال تازه خواهان بستر حاصلخیز است، با فیلتر و سرکوب این نهال را می‌خشکانید و می میرانید، مرگ سخن در نگفتنش است. قلم‌هایمان را شکستند و زین پس شکسته می‌نویسیم، تیغ فیلترهای شان مدادهای مان را شکانده، سیاهی قلم را از ما گرفتند و رو سیاهی را از آن خودشان ساختند. ما فرزندان این آب و خاکیم و حق آب و گل داریم، آنان نیز گل آلودمان کردند و در آب گل آلود فقط گل خورک رشد میکند، جملگی به گل نشستیم. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • چطوری به خانواده م بگم در فضای مجازی به یه پسر قول ازدواج دادم

  • سلام من ۱۹ سالمه دو سال پیش با یه پسری تو فضای مجازی آشنا شدم پسر خیلی خوب مهربونیه و من هم خیلی دوسش دارم اونم همین طور. ولی یه مشکلی که هست اینه که ما شهرهامون از هم دوره تو این دو سال چند بارم همدیگه رو دیدیم. قصدمون ازدواجه، خانواده اون از همه چی خبر دارن و موافق هستند ولی خانواده من هیچی نمی دونن چون حساس هستند رو این جور مسائل. می خواد بیاد اینجا یعنی شهر ما ادامه تحصیل بده. چند وقته که مامان بابام بهم شک کردن نمی دونم چه کار کنم ادامه بدم رابطه رو یا نه؟ چند بار خواستم تمومش کنم ولی نتونستم اونم قبول نمی کنه. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها