خانواده برتر

متن مرتبط با «گرفتم» در سایت خانواده برتر نوشته شده است

به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ...

  • تقریباً 24 ساله بودم، موقعیت ازدواج نداشتم. نه چون خودم سخت گیر بودم یا خواسته‌های تجملاتی داشتم، بلکه چون کلاً کسی به من معرفی نمی‌شد.  از طرف دیگه تو محیطی بودم که همه فقط تو سر من می‌کوبیدن که چرا با کسی دوست نمیشی و تو املی و عقب مونده ای و غیر اجتماعی و منفی بافی و ... گفتم بهتر خب دوست پسر می‌گیرم!  بعد این جوری نبودم که با هر کسی بتونم دوست شم، برام شخصیت و رفتار و طرز فکر طرف مهم بود. عاطفی هستم، اگر می‌خواستم دوست پسر داشته باشم باید طرف می تونست به نیازهای عاطفی من توجه کافی نشون بده. احتمال وابستگی مم بالا بود در نتیجه باز هم نمی‌شد با هر کسی وارد رابطه شم. امّا اکثریت اون هایی که اهل این روابط بودن کلهم داستان شون با من فرق داشت، اون ها تو خیابون بابت اندام یه نفر شماره می‌دادن یا می‌گرفتن. یا تو دور دور (یعنی شروع ارتباط از روی سطحی ترین شناخت شروع می‌شد و دیگه هیچی دیگه دیده نمی‌شد)  ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • درسی که از محرم امسال گرفتم

  • راستش من با اینکه اهل واجبات دین هستم و خدا و پیامبر و امامان شیعه رو هم قبول دارم ولی همیشه به جنبه های عمومی دین مثل مسجد یا محرم بدبین بودم و نمی تونستم علت این ناراحتی قلبیم رو متوجه بشم تا اینکه رسیدیم به محرم امسال و این بدبینی و ناراحتی من ناگهان محو شد حالا چرا؟  محرم امسال یک تفاوت خیلی بزرگ با تمام محرم های سال قبل داشت و اونم این بود که برای اولین بار در اون دو چیز خاص رو دیدم که قبلاً ندیده بودم اولی حضور زنان بی حجاب یا شل حجاب در مراسم ها بود که باقی متدینین باهاشون مدارا می کردند و دنبال گیر دادن نبودند و دومی که مهم تر از اولی بود خوندن نوحه های اعتراضی به وضعیت کشور مثل این نوحه یزدی از خون جوانان وطن یا این نوحه دزفولی تمام مشکلات یک تار موئه توسط مداحان بود و همین ها حسابی اون ناراحتی من از محرم رو شست و برد. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • برای انتخابم توی دو راهی و شک قرار گرفتم

  • سلام وقت تون بخیر من دختر ۲۲ ساله هستم. یه آقایی از آشنا های دورمون از من خواستگاری کردن و به گفته شون مدت هاست که به من علاقه مندند. من شناخت زیادی از این آقا ندارم ولی طبق شنیده هام شخصیت و اخلاق خوبی داره و به دل منم میشینه. ولی این فرد معیار های مورد انتظار من رو نداره و از نظر تیپ ورزشکاری داشتن ، فن بیان و موقعیت اجتماعی به نظرم کافی نیست.( خودم موقعیت و ظاهر خوبی دارم و این انتظار رو از طرف مقابلمم دارم) ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • جواب منفی گرفتم چون برادرم لب شکری هستند

  • سلام من یک دختر آشنا شدم ، با یه واسطه با خانوادشون مطرح شد، تحقیق کردن و ...  . گفتن از نظر ما مشکلی نیست میتونین بیایین خواستگاری ... اون جا حرف زدیم... قرار شد که چند هفته با دختر خانم صحبت کنم... خانواده ها هم با هم روی مسائل دیگه توافق کنن... روز بعد از خواستگاری زنگ زدن گفتتن جواب ما منفیه... شب اینقدر خوب صبح این جوری ... ! چند وقت ناراحت بودم و میخوا, ...ادامه مطلب

  • نامه به دختری که 7 ماه پیش ازش جواب منفی گرفتم

  • سلام به همه کاربران امیدوارم که نماز روزهاتون قبول باشه. پسری حدودا 20 ساله ام ، راستش من به یکی از هم کلاسی هام علاقمند شدم و این علاقمندی رو با ایشون مطرح کردم ولی ایشون نظرشون منفی بود. حالا بعد از حدود 7 ماه میخوام براشون یک نامه بنویسم . به نظرتون تو نامه چه چیزی رو باید بگم که اعتماد ایشون رو جلب کنم. در ضمن فرض کنین ایشون فردی مذهبی هستن., ...ادامه مطلب

  • به خاطر طول آلتم تصمیم گرفتم ازدواج نکنم

  • سلام سال نو مبارک دوستان خیلی معذرت می خوام که مجبورم این طوری رک سوالم رو بپرسم . خواهشا افراد متاهل بیشتر منو راهنمایی کنن . برا مشکلم دکترم رفتم اما به گفته خود دکتر هیچ راه درمانی وجود نداره . من امسال می خوام ازدواج کنم اما مشکلی که دارم اینه طول آلتم در حال نعوظ حداکثر 9 سانتی متر هست . از آقایون درخواست دارم نظرشون رو بگن . اندازه مناسب الت مرد چقدره , ...ادامه مطلب

  • تصمیم گرفتم برای ازدواج، خانواده ام رو تو عمل انجام شده قرار بدم

  • سلام پسری هستم 25 ساله ، از نظر مالی وضعیت خوبی دارم . به مدت 5 سال که بصورت مقطعی خانمی 40 ساله رو صیغه کردم .واقعا تو این 5 سال کاملا هم از نظر روحی هم جنسی منو ارضا کرده با اینکه از من بزرگتر بسیار مطیع و حرف گوش کنه و با اینکه وضع خوبی دارم و ابایی از خرج کردن واسش ندارم . اما چیزی خاصی ازم نخواسته، اما من خودم بهش خرجی میدم و براش طلا و جواهرات میخرم .من پدر ندارم اما جدیدا همه از جمله مادرم  اصرار میکنن زن بگیرم خوب وضع مالی و کسب و کار عالی تا حالام درس بهونه میکردم که امسال فوقم گرفتم . خانواده ام دخترهایی برام انتخاب کردن من الان سر دو راهی موندم ، این خانم رو بهشون معرفی کنم که مطمئنن درگیری میشه یا این خانم رو رها کنم . ولی این خانم واقعا آدم خوبیه و دوست داشتنی . میدونم اگه صیغه مون رو تمدیدم نکنم نه مهریه اش که مبلغ قابل توجهی هستش رو ازم میگیره نه میخواد انتقام بگیره و زندگیمو بهم بزنه ، همین موضوع بدتر باعث عذاب وجدانم میشه . الان تصمیم گرفتم از این خانم بچه دار بشم و خانواده ام تو  عمل انجام شده قرار بدم . واقعا بد گیر کردم, ...ادامه مطلب

  • تصمیم گرفتم با یه دختر ناشنوا ازدواج کنم

  • سلام من متولد 72 هستم و شرایط ازدواج دارم و خیلی این ازدواج واسم مهمه ، مهمه که چون بحث یه عمر زندگیه و میخوام واقعا با کسی که ازدواج میکنم دوسش داشته باشم و اونم دوسم داشته باشه ، از ته دل ، یه زندگی عالی عاشقانه ، از اونجایی که این رابطه ها کم شده ، دختر خوبم کم شده ، و از همه چیز مهم تر برای من پاکی نجابت و عشق دختره برای ازدواج . من تصمیم گرفتم با یه دختر ناشنوا ازدواج کنم ... و چون رابطه قبلی نداشتم میدونم میتونم عاشق شم و دوست داشته باشم طرفمو . من آدم فوق العاده زن دوستیم و مهربون ، میدونم میتونم طرفمو خوشبخت کنم . و از اون جایی که من با این قضیه مشکلی ندارم اینکه کیس ازدواج من ناشنواست ، حس میکنم اونم میتونه منو دوست داشته باشه چون میدونه من یه مرد سالمم و با وجود این همه دختر اونو انتخاب کردم و خب بیش از حد معمول میتونه عشقه وجود داشته باشه . مشکلی با شرایط جسمی دختر ندارم میدونم میتونم خوشبختش کنم جوری که احساس کمبود نکنه . همه اینا به خاطر اینه چون فکر میکنم یه دختر با این مشخصات خیلی سالم تر عاقل تر از بقیه میتونه باشه . و این حس زن دوستی و محبت من هدر نمیره ... و میتونم واقعا دوسش داشته باشم ... خواستم نظرتونو بدونم دوستان ... همه نظر بدن ، مهمه واسم بحث زندگیه مرسی..., ...ادامه مطلب

  • تصمیم گرفتم فقط سنتی ازدواج کنم

  • سلام این متن رو که می نویسم حال مساعدی ندارم... من 25 سالمه و تو دانشگاه دختری رو مناسب دیدم و رفتم جلو و تقریبا یه مدتی روش کار کردم و البته اهل اینکه بیفتم دنبال دختر نبودم اصلا و ابدا... ولی این عشق لامصب عقل رو از کار میندازه... خلاصه ما هم تو محوطه فقط چشممون به دنبال این خانوم بود چون بدجوری دلمو برده بود ... تا اینکه سیگنال مثبت داد و منم رفتم جلو ... آخه تا طرف سیگنال نده عمرا جلو برم متاسفانه اخلاقمه... اون دختره 21 سالش بود... با هم چند دقیقه ای صحبت کردیم و بلافاصله طبق معمول مثل همه گفت من نظرم مثبت نیست ، خب منم ازش خواستم که حسابی فکر کنه و نمیخوام نظر قطعی رو الان بده لااقل نقشت,تصمیم,گرفتم,فقط,سنتی,ازدواج,کنم ...ادامه مطلب

  • با توجه به دلایل محکمی که دارم تصمیم گرفتم دیگه درس نخونم

  • سلام عزیزجان الان توی جامعه و دوره ای زندگی میکنیم که خواه ناخواه تحصیلات موضوع مهمیه.و از آدما انتظار میره حداقل لیسانس رو داشته باشن. نمیگم این خوبه یا بد.نمیگم این ارزش آدمهارو مشخص میکنه یا نمیکنه.و اصلا این انتظار درسته و نتایجش چیه؟ میگم این بعنوان یک واقعیت هست و اگر دانشگاه نری ممکنه خیلی چی, ...ادامه مطلب

  • افسردگی پس از زایمان گرفتم

  • سلام از وقتی دخترم دنیا اومده، رابطه من و شوهرم کم رنگ شده. حتی شده ده روز یه بار هم کاری بهم نداشته باشیم. اصلا باهام حرف نمیزنه شوهرم. نمیگه بیا بریم بیرون مثلا با هم دور بزنیم. میبینه من همش خونم و نمیتونم با بچه شش ماهه زیاد بیرون برم. حرف هم میزنم باهاش محل نمیده و سرش تو گوشیه. به دخترم خیلی ت, ...ادامه مطلب

  • از وقتی دیپلم گرفتم تا الان ، دوازده ساله که حبسم

  • سلام 29 سالمه ، از وقتی یادم میاد دیمی بزرگ شدم . هیچ محبتی از خانوادم ندیدم ، حتی یادم نمیاد مادرم یکبار منو ببوسه یا پدرم . پونزده سالم بود که مادرم خودکشی کرد ، اول دبیرستان بودم معدلم هفده بود اما بعدش همه کارای خونه ریخت سر من ، تک دخترم و سه تا برادر که ازم بزرگترن . بماند که چه بدبختی های کشیدم . در حال حاضر هر سه برادرم معتادن و پدرم ده سال زن جوان گرفته و خوشه . به ما هم فقط خرجی میده در, ...ادامه مطلب

  • همش تو زندگی تصمیم اشتباه گرفتم

  • سلام من فوق لیسانس مهندسی ام و 28 سال و 8 ماهمه، دو تا مورد دارم که هر دوش به ازدواج مربوط میشه . من قبلا سرکار میرفتم ولی طی 7-8 ماهی که اونجا بودم رئیسم که متاهله خیلی بهم نزدیک میشد و هر روز تو گوشم میخوند که تو خیلی خوبی ،مقیدی خوش بحال هر کی با تو ازدواج کنه... فقط من اونجا نماز میخوندم نمیذاشت, ...ادامه مطلب

  • برای شناخت بیشتر ، پیچ خواستگارم رو زیر نظر گرفتم

  • دوستان سلام بنده خواستگاری دارم که از نظر شرایط مالی و شغلی ایده آل بنده نیستن اما از اون جایی که ملاک بنده بیشتر شخصیت سالم و پاکی هست تصمیم به شناخت بیشتر گرفتم. یک جلسه با هم صحبت کردیم و در اون جلسه به نظرم پسر آروم و نجیب و مهربونی اومد. اما چند روز پیش بنده صفحه مجازی ایشونو دیدم و چند روزی تح, ...ادامه مطلب

  • حس میکنم آیندمو نابود کردم و حق انتخاب رو از خودم گرفتم

  • با سلام و تشکر من یه دختر از یه خانواده مذهبی متعادلم. حدود یک ساله با آقا پسری آشنا شدم که الان سربازن و بخاطر یه سری خصوصیاتی که کمتر ممکنه ببینم تو پسرای الان حس میکنم اشتباهه اگر حتی به چشم یه موقعیتم که شده از دست بدمشون و حیفه واقعا ( مثل اینکه به اندازه جوونیای باباهامون قابل اعتماد و متعهدن , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها